«پُک» پیش از آنکه برندی باشد با مختصات یک بیزنس در حال رشد، ایده‌ای بود برای معاشرت و رفاقت. این ایده از دل دوستی‌هایی برآمد که پیرامون کشیدنِ سیگار خوب شکل گرفت. ما همیشه دور هم جمع می‌شدیم و با برگ‌های توتون، سیگار می‌ساختیم و می‌کشیدیم و درباره‌ی کیفیت و طعم‌های مختلف آن حرف می‌زدیم. انگار تمام قرارومدار ما این بود که جمع شویم و طعم‌های تازه‌ای از سیگار خلق کنیم. چیزی که امروز معرفی و ارائه می‌کنیم، دقیقاْ همان اید‌ه‌ی خلاق و جسورانه‌ای است که در آن جمع‌های صمیمی عاشق سیگار شکل گرفت. ما دنبال این بودیم که با این محصول بی‌واسطه روبه‌رو شویم، به طبیعتش پی ببریم، به رنگ و عطر آن رسوخ کنیم و بفهمیم چطور می‌شود ترکیب‌های مطبوعی از این گیاه عجیب بیرون کشید.
غیر از لذتی که از سیگار کشیدن در کنار هم می‌بردیم، روزبه‌روز بیشتر می‌فهمیدیم که رمز و رازهای این گیاه چیست و اینکه تجربه‌ی جمعی آن چه‌قدر مهم است برای اینکه بتوانیم در سیگار یک سلیقه و یک طعم تازه بسازیم.
هرچه پیش‌تر می‌رفتیم دوستان بیشتری به این لذت ما اضافه می‌شدند و انگار همگی ما داشتیم درباره‌ی یک چیز به‌شدت خصوصی با هم حرف می‌زدیم، همه‌ی ما درباره‌اش نظر می‌دادیم و بهترش می‌کردیم و هر کس می‌آمد و از یک تجربه‌ی بهتر حرف می‌زد و توتون یا برگ تازه‌ای می‌آورد و ….
درواقع توتون پک وقتی به یک بیزنس تبدیل شد که مخاطبان این جمع گسترده‌تر شدند و دیگر ممکن نبود در حد همان جمع اولیه باقی بمانیم. توتون ما را عده‌ی بیشتری کشیده بودند و از کیفیت آن با ما حرف زده بودند و آن‌ها هم هیجان‌زده بودند و می‌خواستند که از این سیگار داشته باشند.
اینجا بود که اولین ویژگی منحصربه‌فرد کار سیگار روبه‌رو شدیم که نمی‌شود سیگاری به دست کسی بدهی و فردا بگویی دیگر ندارم. بیشتر شدن مخاطبان و علاقه‌شان به کار ما باعث شد به این فکر بیفتیم که سلیقه‌مان در سیگار و طعم‌های بکری که تولید کرده بودیم را به دست عده‌ی بیشتری برسانیم.
پک تا همین‌جا هم همواره به پشت‌گرمی تبلیغ نفربه‌نفر و تایید تک‌تک مخاطبانش خود را توسعه داده و انگار هنوز از همان قاعده و قوانین جمع دوستی و رفاقتی‌اش تبعیت می‌کند.
